معنی سرباز دریایی

واژه پیشنهادی

سرباز نیروی دریایی

ناوی

ناو سالار

ناوی

لغت نامه دهخدا

سرباز

سرباز. [س َ] (نف مرکب، اِ مرکب) آنکه سر خود را ببازد، از عالم جانباز. (آنندراج):
در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع.
حافظ.
|| در بازیهای ورق، ورقی که بر آن صورت سربازی نقش است. || یک فرد سپاهی یا یک تن لشکری. مقابل درجه دار.
ترکیب ها:
- سرباز آکتیو. سرباز گارد. سرباز نیروی دریایی. سرباز نیروی زمینی. سربازنیروی هوایی. سرباز وظیفه.

سرباز. [س َ] (ص مرکب) روشن. صریح. بدون پرده. فاش:
مگو از هیچ نوعی پیش زن راز
که زن رازت بگوید جمله سرباز.
عطار.

سرباز. [س َ] (اِخ) یکی از بخشهای پنجگانه ٔ شهرستان ایرانشهر. آب آن از یک رودخانه بنام رود سرباز است که از چندین شعبه تشکیل شده است. محصول عمده ٔآن غلات، خرما، برنج، لبنیات. بخش سرباز از یک دهستان بنام دهستان سرباز تشکیل شده و مرکز بخش آبادی سرباز و دارای 78 آبادی بزرگ و کوچک است. جمعیت آن در حدود 9500 تن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).


دریایی

دریایی. [دَرْ] (ص نسبی) دریائی. منسوب به دریا. بحری. آبی. که در دریا زیست کند. موجود دریائی. اهل دریا. آنها که غالباً در دریا سفر کنند: چه دامن درّ دریایی بل دراری سمایی... یافته بود. (منشآت خاقانی چ دانشگاه ص 300).
چون نیی سباح ونی دریاییی
در میفکن خویش از خودراییی.
مولوی.
مرکب چوبین به خشکی ابتر است
خاص آن دریاییان را رهبر است
این خموشی مرکب چوبین بود
بحریان را خامشی تلقین بود.
مولوی.
چون صدف پروردم اندر سینه در معرفت
تا به جوهر طعنه بر درهای دریایی زدم.
سعدی.
- دریایی گردیدن، راهی دریا شدن. به دریا رفتن. جا به دریا کردن:
چه خونها کرد در دل عاشقان رالعل می گونت
چه کشتیها درین یک قطره خون گردید دریایی.
صائب (از آنندراج).
ز حسن شوخ تو نظاره ٔ تماشائی
سفینه ای است که گردیده است دریایی.
صائب (از آنندراج).
- کره ٔ دریایی، در افسانه ها، اسبی است که به شب از دریا بیرون می آید و به روز به دریا فرومی شود. (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به این ترکیب ذیل کره شود.
|| درصفات کشتی و سفینه و دل مستعمل است و مراد از آن سرگشته و مشوش و پریشان است. (آنندراج):
پریشان خاطری چون زلف یار بی وفا دارم
دل دریایی چون کشتی بی ناخدا دارم.
میرنجات (از آنندراج).

فرهنگ عمید

سرباز

[مقابلِ سربسته] آنچه سرش باز باشد مانند بطری و قوطی و پاکت یا چیز دیگر، سرگشاده،
[مقابلِ سرپوشیده] جایی که سقف نداشته باشد، روباز: استخر سرباز،

(نظامی) کسی که دارای پایین‌ترین درجۀ نظامی است،
[مجاز] سپاهی، لشکری، نظامی،
(اسم) (ورزش) در شطرنج، پیاده،
[قدیمی] کسی که از جان و سر خود گذشته و آمادۀ جانبازی باشد،
* سرباز گمنام: سربازی ناشناخته که جسد او را از میان کشته‌شدگان در جنگ انتخاب کنند و به عنوان نمایندۀ سربازانی که در راه وطن جان داده‌اند به خاک بسپارند و آرامگاه او را تجلیل کنند،


دریایی

مربوط به دریا،
زندگی‌کننده در دریا: جانور دریایی،

فرهنگ فارسی هوشیار

دریایی

(صفت) منسوب به دریا بحری آبی: اسب دریایی.

بانک سریال

سرباز

سریال سرباز ؛ سریال شبکه سوم سیما برای پخش در ماه رمضان سال 99 است. این سریال به کارگردانی هادی مقدم دوست و در پنجاه قسمت ساخته شده است.
«سرباز» محصول مشترک گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما و ستاد کل نیروهای مسلح (قرارگاه مهارت آموزی) است، جلوه های ویژه سنگینی دارد.
اسامی بازیگران
آرش مجیدی، الیکا عبدالرزاقی، پدرام شریفی، رویا تیموریان، نیما شعبان نژاد، سیاوش خیرابی، علی عامل هاشمی، جمال اجلالی، اسماعیل محرابی، گلوریا هاردی، افسانه کمالی، جواد خواجوی، فرحناز منافی ظاهر، کاوه آهنگر، مهتاب ثروتی، محبوبه صادقی، دریا بخشنده، مهدی مستبصری و … از بازیگران این مجموعه هستند.
خلاصه داستان
این سریال حکایت سرباز وظیفه‌ای به نام یحیی، همسرش یلدا و رفقای هم خدمتی اش است و در خلاصه داستان آن آمده است:‌ در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع، شب نشینکوی سربازان و رندانم چو شمع...

معادل ابجد

سرباز دریایی

505

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری